پس از حادثهاي که براي
يک اتوبوس مسافربري در سنندج رخ داد، شرکت حملونقل بينالمللي خاورميانه
بهعنوان مقصر حادثه معرفي و مجوز فعاليت آن به مدت يک سال تعليق شد. با
اين حال و با گذشت چند هفته از اين حادثه تلخ، اين موضوع بهانهاي شد تا با
حضور برخي فعالان حوزه حملونقل بينالمللي، مشکلات و شرايط امروز اين
شرکتها را بررسي کنيم. در اين ميزگرد سعيد صيادي مديرعامل شرکت شاهو ترابر
پارس، بهرام دلاوري مديرعامل شرکت دالاهو ترابر شايان، جواد ترکمن
مديرعامل شرکت حملونقل خاورميانه، رضا قاسمي مديرعامل شرکت نورهان و عيسي
خاوندکار مديرعامل شرکت حملونقل بهارستان حضور داشتند و هر يک به بيان
برخي از مشکلات حوزه خود پرداختند. اين نشست با طرح موضوع مهمي با عنوان
«نظارت» بر فعاليت شرکتهاي حملونقلي آغاز شد؛ اما در ادامه حاضران به
بيان برخي مشکلاتي پرداختند که از ديدگاه آنها، متولي ديگري دارد و بايد در
جاي ديگري حلوفصل شود که اگر اين مشکلات برطرف نشود، چيزي به نام
«ترانزيت ايران» باقي نميماند.
موضوع بحث ما بررسي شرايط و مشکلات شرکتهاي حملونقل
بينالمللي است که به بهانه تصادف يک دستگاه تانکر با اتوبوس مسافري در
سنندج انجام ميشود. پيشازاين يک ميزگرد ديگر دراينباره برگزار شد و
تمرکز اصلي آن ميزگرد بر تصادفات رانندگي بود؛ اما الان هدف ما شنيدن نقطه
نظرات بخشي است که شرايط دشواري را دنبال ميکند. ابتدا بفرماييد که چگونه
نام شرکت حملونقل خاورميانه بهعنوان مقصر اين حادثه معرفي شد و اعتراض
شما به چيست؟
ترکمن: اجازه بدهيد جريان اين حکم را اينگونه روايت کنم که ساعت هشت صبح
همان روز اعلام حکم، براي کميسيون دعوت شدم؛ اما نميدانستم که چه کميسيوني
بود. من به اداره پايانههاي استان تهران در خيابان دماوند رفتم. گفتند که
بايد به خيابان دمشق و سازمان راهداري و کميسيون ماده 12 بروم. درحاليکه
تخلفات شرکتهاي حملونقل بينالمللي در کميسيون ماده 10 پيگيري ميشود.
بههرحال در کميسيون بدون حضور نماينده صنف ما نماينده پليسراهور حضور
داشت و صحبتهايي مطرح شد که هيچ ارتباطي به فعاليت ما نداشت.
از ما خواسته شد که لايحهاي براي دفاع از خود ارائه کنيم؛ اما بلافاصله
در همين زمان اعلام شد که شرکت صاحب تانکر يک سال تعليق شده است. بايد
توجه کنيد که انجمن صنفي شرکتهاي حملونقل بينالمللي ايران هيچ ابزاري
براي دفاع از صنف ندارد. درحاليکه حملونقل بينالمللي با ريسک بسيار
بالايي در حال فعاليت است و تمام شرکتها با مسائل و مشکلاتي روبهرو
هستند.
يعني شما اصلا خبر نداشتيد که قرار است در کميسيون ماده 12 حضور پيدا کنيد؟
ترکمن: کميسيون ماده 12 قوانين خود را دارد و مربوط به حملونقل داخلي است.
اگر جرائم شرکتهاي حملونقل بينالمللي در کميسيون ماده 12 بررسي ميشود
پس وزارت راه هم بايد به ما اجازه دهد بارنامه داخلي صادر کنيم. در حادثه
سنندج چون حادثه فوتي بوده تفسير سازمان راهداري اين بوده که موضوع بايد در
کميسيون ماده 12 بررسي شود.
درحاليکه در آئيننامه تأسيس شرکتهاي حملونقل بينالمللي اين موضوع
وجود ندارد. البته اين موضوع هم مراحلي داشته و خودش داستاني است. نماينده
صنف بندرعباس از اين شهر اطلاع داشته و از بندرعباس به تهران آمده؛ اما من
صبح همان روز خبردار شدم. در يک ساعت و نيم تفهيم اتهام و محاکمه شدم و حکم
را با بياخلاقي تمام در تلويزيون با ذکر اسم شرکت اعلام کردهاند. قبل از
اينکه حکمي به دست من برسد.
آقاي ترکمن از نبود ابزار صنفي براي دفاع از حقوق ميگويند. اين موضوع تا چه حد درست است؟
قاسمي: ما از اتفاق رخداده متأسف هستيم اما شرايطي که در ايران براي
حملونقل بينالمللي کالا ايجاد شده و جرائمي که براي اين جور موارد در
نظر گرفته ميشود بهگونهاي است که انگار ديواري کوتاهتر از شرکتهاي
حملونقل بينالمللي وجود ندارد. سؤال من بهعنوان يک فعال صنف اين است که
اگر تخلف از سوي راننده اتوبوس رخ نميداد بازهم حادثه به وجود ميآمد؟ اصل
موضوع مهم است و نبايد مشکلات را فرافکني کرد. تعليق يکساله يک شرکت
حملونقل بينالمللي اثرات بدي را بر اشتغال عدهاي راننده ميگذارد که از
اين راه نان ميخورند.
در واقع اصل موضوع مورد اعتراض، کارشناسي حوادث است؟
صيادي: در بحث کارشناسي حوادث کار کارشناسي انجام نميشود. مشابه همين
حادثه چند سال پيش براي شرکت من هم رخ داد. يک نفتکش خالي به تعميرگاه رفت
و منفجر شد و خساراتي هم زد. گفتند که شاهوترابر محکوم است. ما اعلام
کرديم که به ما ارتباطي ندارد. نه باري در اين پروسه داشتهايم و نه سند
حملي صادر شده است. گفتند که هيئت هفت نفره کارشناسي، شما را محکوم کرده
است. اين هيئت متشکل از دو سرهنگ بازنشسته، دو آتشنشان بازنشسته و سه
مأمور بيمه بودند.
اينها تخصصي در حملونقل نداشتند. اگر اطلاعي از پروسه حملونقل داشتند
ميدانستند که وقتي سند حمل براي اين پروسه صادر نشده يا مسئول آن حادثه
شرکت نيست حکم ديگري ميدادند. اين مثل اين ميماند که در يک کلاس درس، دو
تا شاگرد بيرون مدرسه باهم دعوا کنند و يکي آسيب ببيند و بيايند سراغ معلم
کلاس و او را محکوم کنند. در آن جريان قاضي دادگاه من را تبرئه کرد. چون
نفتکش حين عمليات جوشکاري بود، اما اين هيئت ميتوانست شرکت را محکوم کند.
يا رانندهاي که قاچاق ميکند ارتباطي با شرکت حملونقل ندارد.
شرکت ضامن رفتار اجتماعي راننده که نيست. تا ديروز آدم خوبي بوده و
امروز فکر کرده که با اينهمه بدهي، قسط و ليزينگ و سود اقساط بانکها و
بيپولي اگر اين جنس را بهصورت قاچاق ببرد بهصرفهتر است. اين يک ريسک
است که راننده ميکند و مسبب آن هم شرايط بد راننده است.
خب يکسري راننده هم آنسوي مرزها به خاطر مواد مخدر زنداني هستند
صيادي: چرا اينطوري است؟ چون ماشين بيکيفيت چيني 500 ميليون تومان
بهصورت اقساطي فروخته ميشود و راننده مجبور به خريد است. بهره بانکي هم
که 30 درصد است و راننده از پس هزينههاي خود برنميآيد؟
يعني در اين پروسه شرکت وظيفه نظارت ندارد؟
صيادي: شرکت چه نظارتي ميتواند داشته باشد؟ مثل اين است که بانک دستهچک
بدهد و نظارت کند که کسي چک بيمحل نکشد. بههرحال قوانين بهگونهاي است
که صاحب بار در کنسرو هم ميتواند مواد مخدر جاسازي کند اما اين شرکت است
که مقصر قلمداد ميشود. درحاليکه شرکت ابزاري براي اسکن محتويات بار
ندارد. وقتي گمرک باري را پلمب ميکند، موظف است نظارت داشته باشد و با
دستگاه ايکسري جلوي قاچاق را بگيرد. کاميون و راننده در يکجا ساکن نيستند.
شرکت هم نميتواند پيگيري کند که اين راننده کجا ميرود. وظيفه شرکت، صدور
اسناد راننده و هماهنگي بين مبدأ و مقصد است و مسئوليت رفتار اجتماعي يک
راننده را ندارد. نهادهاي ديگري مثل نيروي انتظامي و ستاد مبارزه با قاچاق
کالا و گمرک و ... هستند که بايد بر اين روند نظارت کنند.
يعني هيچ ابزار کنترلي براي نظارت بر راننده وجود ندارد؟
قاسمي: هر کنترلي يک ابزاري نياز دارد. ابزار لازم براي کنترل ناوگان
رانندگان شرکتهاي حملونقل بينالمللي از نظر مدت زمان رانندگي از قديم
تا الان «تاخوگراف» بوده و هست. اين ابزاري است که نشان ميدهد راننده چه
مدتزماني را رانندگي کرده و چه شرايطي دارد. من سؤالم اين است که چنين
چيزي در ايران چقدر قابل اجراست؟ پليسراه تاخوگراف راننده را کنترل ميکند
و اين ابزار بهعنوان يک دکور در ماشين قرار داده شده و هيچ کنترلي انجام
نميشود. در حال حاضر دو نوع تاخوگراف آنالوگ و ديجيتال وجود دارد.
در سطح بينالملل تاخوگرافهاي ديجيتال استفاده ميشود و شش ماه گزارش
کارکرد راننده را ميدهد. ما کمي هم متوليان امر را بايد نقد کنيم. چه
آموزشهايي براي ناوگان بينالمللي کالا داده شده که راننده بداند چگونه
بايد رانندگي کند؟ ايران بهتازگي به کنوانسيون ATP وارد شده و اين
کنوانسيون مدتزمان رانندگي را براي کاميون مشخص کرده است. هيچ کنترلي براي
رانندهاي که مثلا از بندرعباس حرکت ميکند و به تهران ميآيد وجود ندارد.
هيچ نهادي اين را کنترل نميکند و متأسفانه اين همهگير شده است.
اگر واقعا قرار است که به شرايط ناوگان بينالمللي خود کمکي کنيم و
خطرات تصادفات رانندگي را کاهش دهيم پيشنهاد ميکنم بهجاي استفاده از
سيستم آنالوگ تاخوگراف به کنوانسيون تاخوگراف ديجيتال ملحق شويم، چون هيچ
دستبرد و تغيير و تحولي را نميتوان در اين دستگاهها ايجاد کرد.
بحث هزينه هم البته مطرح است.
قاسمي: بله هزينه دارد؛ اما خيال شرکتهاي حملونقل بينالمللي راحت
ميشود. در حال حاضر رانندگان به خاطر يک سهلانگاري شرکت را از بين
ميبرند. 24 ساعت شبانهروز، 18 ساعت بدون هيچ کنترلي پشت رل مينشينند و
اين مشکل ايجاد ميکند.
يعني سامانه سپهتن هم کارگشا نبوده است؟
قاسمي: اين سامانه که اصلا پياده نشده است. شرکت حملونقل چگونه ميتواند
کنترلي روي خودروي خود داشته باشد؟ من همين الان اينجا نشستهام. من چگونه
بدانم که الان راننده در چه شرايطي است؟ چند ساعت رانندگي کرده است؟ سيستم
جيپياس داخلي و فراگستر يکي از جيپياسهايي که براي ناوگان خارجي
نصبشده و مدتزمان رانندگي را نشان ميدهد اما تا زماني که سيستم کنترلي
ايجاد نشود مطمئن باشيد اتفاق خاصي نميافتد.