محمدنيک پي- عضو هيئت مديره انجمن صنفي شرکتهاي حمل و نقل بين المللي ايران - عضو هيئتمديره انجمن کشتيراني|
طبيعي است که همه ما به دليل تاثير وجود فناوري، نياز به مبادله سريع و درعينحال، صحيح اطلاعات را داريم. اين روزها فضاي مجازي همراه همه آدمهاست که با استفاده از آن امور روزانه خود را انجام ميدهند. همچنين، همه ما تجربه سايتها و وبلاگهاي شخصي را داريم، اما همه آنها مستلزم سکون در يک جا و دسترسي به اينترنت ثابت و کامپيوتر است که بتوانيم اطلاعات را با ديگران به اشتراک بگذاريم. البته با گسترش اينترنت و ظهور پيامرسانهاي جديد، دسترسي به اينترنت و مبادله اطلاعات از سکون خارج شد.
طبيعي است که همه ما بر اثر فناوري، نياز به مبادله سريع و درعينحال، صحيح اطلاعات داريم. اين روزها فضاي مجازي همراه همه آدمهاست که با استفاده از آن امور روزانه خود را انجام ميدهند. همچنين، همه ما تجربه سايتها و وبلاگهاي شخصي را داريم، اما همه آنها مستلزم سکون در يک جا و دسترسي به اينترنت ثابت و کامپيوتر است که بتوانيم اطلاعات را با ديگران به اشتراک بگذاريم. البته با گسترش اينترنت و ظهور پيامرسانهاي جديد، دسترسي به اينترنت و مبادله اطلاعات از سکون خارج شد و حالا همه افراد با استفاده از تلفن همراه هوشمند در هر جا و هر لحظه ميتوانند اطلاعات را با ديگر کاربران فضاي مجازي و در هر نقطه از دنيا به اشتراک بگذارند.
با توجه به پيشرفت پيامرسانهاي مختلف ابداعشده که شايد نسل اول آنها وايبر يا واتسآپ بود و بهواسطه امکاناتي که اين پيامرسانها دارند، گروههايي در اين پيامرسانها ايجاد شد که توانست افراد متخصص، همصنف و همنظر را دور هم جمع کند و آنان توانستند با استفاده از ظرفيتهاي چنين پيامرسانهايي يکديگر را از آخرين تغييرات حوزهاي که در آن فعاليت داشتند، مطلع کنند و اطلاعرساني حرفهاي انجام دهند و نکته مهم ديگر اينکه اين امکان براي همه افراد مهيا شد تا در هر جايي، بدون نياز به ايستايي و سکون، امکان استفاده از نظرات ديگر همکارانشان را در گروههاي مختلف داشته باشند.
فرقي نداشت و ندارد که اين افراد در سفر، در خانه يا در محل کار باشند، در هر جايي که باشند، ميتوانند با استفاده از اينترنت و پيامرساني که از آن استفاده ميکنند، اطلاعات را با يکديگر به اشتراک بگذارند و از نظرات هم استفاده کنند. با فيلتر شدن پيامرسان وايبر و پيشرفت فناوري و دغدغه امنيت در فضاي مجازي، نرمافزار پيامرسان تلگرام متولد شد. اين نرمافزار شايد در ساير کشورها مقبوليتي که در بين کاربران ايراني دارد را نداشته باشد، اما امکاناتي داشت که ساير نرمافزارهاي پيامرسان نداشتند و همين امکانات چون ايجاد گروه، سوپرگروه، کانال، پيام محرمانه و... مخاطبان ايراني را به خود جلب کرد و حالا ايرانيها بيشترين کاربران اين پيامرسان را تشکيل ميدهند.
نرمافزار پيامرسان تلگرام جامعه بزرگتري را پوشش داده است. در اين جامعه مجازي اخبار و اطلاعات بهروزتر و سريعتر و با هزينه کمتري در اختيار کاربران اين پيامرسان قرار ميگيرد. البته استفاده از تلگرام ميتواند اثرات اجتماعي هم داشته باشد، اما منظور من بار منفي استفاده از تلگرام نيست، بلکه منظورم اين است که اخبار ديگر در اين پيامرسان پنهان باقي نخواهد ماند و حتماً اگر اتفاقي بيفتد يا قانونگذاران و افراد تصميمگيرنده در آن اتفاق حضور داشته باشند و اگر تصميم آنها بر اين بوده که اثرات آن کار يا تصميمشان مقطعي و تدريجي بوده باشد، ديگر با چنين فضايي امکان اين کار وجود ندارد.
تلگرام در جمعآوري و مرتبط کردن افراد متخصص حوزههاي مختلف کاري، در کشورمان بهشدت تأثيرگذار بوده است. اکنون کانالهايي تخصصي در حوزه حملونقل داريم که موضوعات آموزشي در آنها ردوبدل ميشود و در بسياري از موارد شايد شرکتي دچار مشکل شده و در آن فضا مطرح کرده و از ساير افراد گروه راهنمايي ميگيرند. مشکلات در اين گروهها حل ميشود. حقوحقوقها مطرح و به بحث گذاشته ميشود و موارد زيادي داريم که بهجرئت ميگويم ?? درصد اين فضا براي تبادل اطلاعات آموزشي و راهنمايي استفاده ميشود. حتي مواردي داريم که آموزش ضمن خدمت بوده است.
اگر امروز براي من مشکلي به وجود بيايد، بلافاصه همکارانم را در جريان آن اتفاق قرار ميدهم و ديگر احتمال ديدهنشدن خبرها و اتفاقات رخداده در کشور وجود ندارد که اين موضوع يکي از مشکلات طرفداران فيلترينگ تلگرام است و اين کاربرد چندان برايشان خوشايند نيست. اين يکي از مواردي است که ميتواند تصميمگيرندگان را به محدوديت اين پيامرسان مقبول در بين مردم سوق بدهد.
اگر قرار باشد پيامرساني به اسم تلگرام بسته شود، بايد اثرات آن پيشبيني شود. راه براي اين فعاليتها پيدا خواهد شد. فرض ميکنيم تلگرام يا هر اسم ديگري مسدود شد. مگر اين اتفاق مدتي پيش نيفتاد؟ آيا ضريب استفاده از فيلترشکن بالا نرفت؟ اين اتفاق ممکن است خللي را ايجاد کند، اما با توجه به اينکه فعاليت اصناف مجاز است، شايد بخشي از اين تبادل اطلاعات به پيامرسانهاي داخلي سوق پيدا کند، اما بيترديد جايگزيني براي آن به وجود ميآيد. هرچند بههرحال اعضاي کانالها و گروهها ريزش پيدا ميکند و دودستگي به وجود ميآيد.
به اين نکته هم بايد توجه داشته باشيم که اکنون ديگر خواستهها مترقي است و نميتوانند با بستن يک در، دري ديگر را باز کنند. حالا پيامرسانهاي داخلي تبليغ ميشود و مردم را به استفاده از اين پيامرسانها دعوت ميکنند، اما نکته اين است که پيامرسانهاي داخلي ميتوانند مؤثر باشند؛ البته منوط به اينکه فضاي امنيتي در آنها حاکم نباشد و از اطلاعات کاربران بر ضد آنها استفاده نشود.
متأسفانه هنوز مردم به تصميمگيرندگان اين اطمينان را ندارند. شايد احتمال شنود صفر باشد، اما همانطور که گفتم، اين اطمينان هنوز در بين کاربران وجود ندارد و به همين دليل است که کمتر استقبال ميشود. به هر شکل اين رودخانهاي است که جريان پيدا کرده و راه خود را ميرود. سد بستن باعث ميشود آب راه ديگري را براي دورزدن پيدا کند و در نهايت اينکه جلوي اين جريان و پيشرفت را نميتوان گرفت.